Wednesday, May 16, 2012

هنوز درکشور ما





در جهان ارسطو و سقراط ، کانت و هگل و نیچه و راسل ،ادیسون و انیشتین و فروید ، و در ایران ما خیام و فردوسی و زکریای رازی ها و طالبوف ها وهدایت ها و کسروی ها و ... همه آمدند و رفتند, اما هنوز درکشور ما یک صدم تعداد امام زاده ها دانشگاه پیدا نمیشود. و  در همسایگی ما

مادری اسپند دود می کند !
پدری گوسفند می کشد! 
دختری طالع بینی می خواند!
پسری پشت ماشینش می نویسد: بیمه قمر بنی هاشم!
هنوز برای ازدواج استخاره می کنند!
هنوز در مراسم محرم میلیون ها پول صرف نذری به توانمندان میشود و با قمه بر سرخود میزنند و خود را گل مالی میکنند!
توی چاه نامه می اندازند!
هنوز یک پنجه خون روی پلاک ماشینمان باعث دفع بلا میشود!
و هنوز دوستی میخواد که ایمیلشو به ده نفر فوروارد کنیم تا بدبخت نشیم و پول دار بشیم !!!
آیا خرافه پرستی وعقب ماندگی فرهنگی  زیر پوست ملت  ما نیست؟
و سوال اساسی تر اینست که آیا بدون فعالیتهای فرهنگی درازمدت روشنگرانه  این خرافات مذهبی و اعتقادات دینی که در طول چند صد سال در مردم ایران نهادینه و درونی شده است را یک شبه یا یک ساله میتوان از بین برد... ؟؟

Sunday, May 6, 2012

روابط زن و مرد


 
 
در جوامع استبدادی همیشه زن و مرد از هم جدا می شوند تا مرد ها و زن ها چیزی
که بینشان جریان داشته باشد، شهوت بیمار گونه ناشی از توهم شناخت از هم باشد،
تا هیچ زنی و مردی زیبایی و زشتی واقعی را نتواند تشخیص بدهد و زن ها و مرد ها
در انتخاب هم به اندازه شهوت برانگیز بودن توجه داشته باشند و بس ، نه چیز
دیگری چرا؟؟ چون اگر در جامعه روابط زن و مرد آزاد باشد آن دیوار شهوت فرو
می ریزد و زن ها و مرد ها زیبایی و زشتی واقعی را تشخیص می دهند و خانواده هایی که
تشکیل می دهند برپایه دوست داشتن انسانی بنا می کنند و فرزندان سالم تربیت می کنند
که تاب استبداد را ندارد و به عبارتی استبداد با وجود آنها بیگانه است، چرا که
آزاد پرورش می یابند
..

مقدمه كتاب ضيافت افلاطون